English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6820 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
conrotatory motion U چرخش همسو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paralleling U همسو
parallelled U همسو
parallel U همسو
homolateral U همسو
paralleled U همسو
parallels U همسو
ipsilateral U همسو
parallelling U همسو
monotonic relation U رابطه همسو
tailwind U باد همسو
tailwinds U باد همسو
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
wrench U چرخش
wrenched U چرخش
wrenches U چرخش
rotational U چرخش
circulation U چرخش
wheel U چرخش
whirl U چرخش
volte-face U چرخش
volte face U چرخش
revolution U چرخش
whirls U چرخش
revolutions U چرخش
whirling U چرخش
whirled U چرخش
twirls U چرخش
twirling U چرخش
twirled U چرخش
spins U چرخش
rotation U چرخش
swirl U چرخش
swirled U چرخش
swirling U چرخش
swirls U چرخش
troll U چرخش
trolls U چرخش
spin U چرخش
twirl U چرخش
gyrations U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
turns U چرخش
turn U چرخش
head rolling U سر چرخش
wheels U چرخش
whirlpools U چرخش اب
circulations U چرخش
wheeling U چرخش
whirlpool U چرخش اب
gyration U چرخش
fractional turn U چرخش کسری
specific rotation U چرخش ویژه
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
tumbles U چرخش اشفتگی
rolls U چرخش گردش
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
molecular rotation U چرخش مولکولی
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
cyclostat U دستگاه چرخش
sidespin U چرخش توپ
rolled U چرخش گردش
topspin U چرخش توپ
roll U چرخش گردش
kick turn U نیم چرخش
improper rotation U چرخش نامتعارف
high spin U چرخش زیاد
radius of gyration U شعاع چرخش
free rotation U چرخش ازاد
helicopter U چرخش در هوا
helicopters U چرخش در هوا
tumbled U چرخش اشفتگی
pivoting U قابل چرخش
tumble U چرخش اشفتگی
gyoradius U شعاع چرخش
sidespin U چرخش انحرافی
twist U چرخش بدن
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
body english U چرخش بی اختیار
rotation U مقدار چرخش یک شی
upturn U چرخش ببالا
axis of rotation U محور چرخش
angle of rotation U زاویه چرخش
pivot point U مرکز چرخش
pivot ship U ناو چرخش
proper rotation U چرخش متعارف
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
rotatable U چرخش پذیر
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
rotation U چرخش دوران
sidespin U چرخش بیک سو
twisting U چرخش بدن
rotational speed U سرعت چرخش
oblique rotation U چرخش مایل
optical rotation U چرخش نوری
twists U چرخش بدن
concentricity U دقت چرخش
stuff U چرخش توپ
compass swing U چرخش خط محوری
stuffed U چرخش توپ
stuffs U چرخش توپ
rotational post U شغل در چرخش
orthogonal rotation U چرخش عمودی
radius of giration U شعاع چرخش
chasing U پایه چرخش
upward rotation U چرخش رو به بالا
universal U با چرخش ازاد
spin U چرخش توپ
spin U چرخش به سرعت
turning points U نقطه چرخش
spins U چرخش توپ
spins U چرخش به سرعت
turnabouts U چرخش به یک طرف
upright spin U چرخش ایستاده
varimax rotation U چرخش واریماکس
vertical scrolling U چرخش عمودی
wrests U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
wrested U چرخش پیچش
williamson turn U چرخش ویلیامسون
wrest U چرخش پیچش
turnabout U چرخش به یک طرف
turning point U نقطه چرخش
turn table U میز چرخش
trepan U چرخش انحراف
rev U چرخش بر دقیقه
revolution U چرخش دوران
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rotational speed U چرخش بر دقیقه
turn off U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
turn-offs U محل چرخش
chase U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
rpm U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
revolutions U چرخش دوران
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
turning point U نقطه لولای چرخش
mutarotation U تغییر چرخش نوری
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
full U چرخش با پشتک کامل
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
fullest U چرخش با پشتک کامل
turning points U نقطه لولای چرخش
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
caracole U نیم چرخش اسب
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
pivot point U نقطه چرخش ناو
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
period of roll U زمان تناوب چرخش
type face U نوع چرخش یکان
roll U چرخش توپ والیبال
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
flow process U جریان چرخش کار
rolls U چرخش توپ والیبال
hinge U لولا چرخش لولایی
vertigo U دوار سر چرخش بدور
hinges U لولا چرخش لولایی
evolution U چرخش حرکت دورانی
spindling U چرخش دیسک دستی
rolled U چرخش توپ والیبال
pivot U چرخش حول یک محور
pivoted U چرخش حول یک محور
pivots U چرخش حول یک محور
turning circle U دایره چرخش ناو
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
lurching U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
pitches U چرخش عمودی وعرضی ناو
step turn U چرخش بطرف پایین تپه
pitch U چرخش عمودی وعرضی ناو
topspinner U توپ پرتاب شده با چرخش
stem turn U چرخش خارجی اسکی باز
spinning test U تست ویژگیهای چرخش هواپیما
jump spin U چرخش با اغاز پرش بهوا
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
lurch U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
layover U چرخش روی یک پا وچرخاندن بدن
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
lurched U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
swirl U گشتن باعث چرخش شدن
lurches U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
undercut U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
flick serve U سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
undercuts U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
topspin U ادامه حرکت چرخش توپ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com